زمانے حرف بزن ؛
ڪــہ ارزش حرفت بیشتر از "سڪوتت" باشه ...
و زمانے دوست انتخاب ڪن ،
ڪــہ ارزش "دوستت" بیش از "تنهاییت" باشه ...
اینجا زمین است
و رسم آدم هایش عجیب،
اینجا گم که میشوی بجای آنکه دنبالت بگردند،
فراموشت میکنند
هیچ وقت ی دوست خوب برام پیدا نشد...
اونایی ک من ب عنوان بهترین دوست انتخاب کردم...
هیچ وقت دوستیه پایداری نداشتیم
ولـــــی
اونایی ک منو به عنوان بهترین دوستشون انتخاب کردن..
تا اخــــــرش با هم بودیم
برای خودم متاسفـــــــــــــــــــم...
چه حرف بی ربطیست
که مـــــــــــــرد گریه نمی کنـــد...
گاهی آنقدر بغــــــــض داری که
فقط باید مــــــرد باشی تا بتونی گریه کنـی
چه لذتــــی دارد دعوا کردن باتــــو !
اعصــــاب خوردیـــــهایش به کنـــار !
به کشیدن یک نخ سیـــگار در بالکن می ارزد . . .
هرچه سیـــگار دارم در استـــکان جمع میشود ...
هرچه دوســـــــت دارم در گلــو . . .
دلتنگی
لــــــــش ام ، لاشــــــی نیستم...!!
ایـن هَمـه خبــرگذآرے
اما ..
اِی ڪـآش یڪ ڪدامِشـآטּ
خبــر از اشڪـــ هآیـے کـه بـرایتــــــ ریختــم بـه تو میــداد
روزهـــایــی کـــه مـی بینمت، نفســـــم مــی گیـــــــــرد...
و روزهــــایـــــی کـــــه نیستـــــی، دلـــــــــــــــــم...
اما
تـــــــــــــو بـــــاش...!
تحمـــــل ٍ اولـــی آســان تـــر است..
رفیق ی نخ هم واسه من دود کن
واســـــــــه چیزایی که از دســــــــــــــت دادم....
در عوض من یه نخ دود میکنم
واسه اینکه دوســت خوبی مثه تورو از دســـــــت ندادم...
ĄŘⱡ@Ҋ
خودت را در آغوش بگیر و بخــــــــواب !
هیچ کس آشفتگی ات را شانـــــه نخواهد زد !
این جمع پر از تنــــهاییست…
?-†?êmê§ |